ریحانه خانمریحانه خانم، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

ریحانه نفس مامان و بابا

عاشورای حسینی

1390/9/19 12:50
نویسنده : مامان و بابا
196 بازدید
اشتراک گذاری

ظهر تاسوعا { عا }بسمت شمال حرکت کردیم چون هم سالگرد بابام بود { بابا مجتبی } وهم مامان بزرگ رفته بود اونجا.دو روز اونجا بودیم وشما حسابی اذیت شدی { گلاب بروت و اره ... } هنوزم که دو روزه امدیم هنوز حالت خوب نشده . دخترم نمیدونم چشم میخوری یا انقدر حساس هستی : اگه حساسی وای به حال من و مامان و اگه چشم میخوری بر چشم بد لعنت {البته این مطلب در این وبلاگ مجاز نیست ببخشید دخترم }به هر صورت سفر ما دلچسب نبود ولی یک سیاحت بود "دعا میکنم به علی اصغر امام حسین هیچ بچه ای مریض نباشه " بازم میگم دوست دارم خیلی زیاد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سید امیرعباس بابا
19 آذر 90 12:54
سلام نی نی جون... خوبی؟؟؟ عزاداری هات قبول باشه... اومدم بگم من تازه 6 ماهه شدم... بیا یه سر بهم بزن... دوست دارم تو لیست دوستام باشی... اگه با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن... راستی کم کم داره زمستون میاد...لباس گرم بپوش و خیلی مواظب خودت باش سرما نخوری... دوستت دارم منتظرتم سید امیرعباس بابا